آن زمان حاتمیکیا در اوج بهسر میبرد. او پس از «آژانس شیشهای» 2فیلم «روبان قرمز» و «موج مرده» را ساخته بود که اولی مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و دومی گرچه حاصل مطلوبی نداشت ولی به شیوهای اکران شد که برنده ماجرا در آن، حاتمیکیا بود؛ حاتمیکیای معترض به جرح و تعدیل فیلمش؛ حاتمیکیایی که پس از موج مرده تصمیم گرفت سراغ کاراکترهایی جز آدمهای جنگ برود؛ اتفاقی که با ارتفاع پست رخ داد.
حاتمیکیا تصمیم گرفت به زندگی یک شهروند معمولی بپردازد و برای این کار سراغ اصغر فرهادی رفت؛ جوانی که به واسطه نگاه تیزبینانه اجتماعی در سریال «داستان یک شهر» شهرت یافته بود و نوشتن فیلمنامه برای حاتمیکیا موقعیت فوقالعادهای برایش محسوب میشد. ارتفاع پست در بیست و یکمین دوره جشنواره به نمایش درآمد. 8سال گذشته و در این سالها یک بار دیگر حاتمیکیا و فرهادی بهصورت توأمان در فجر حضور یافتند. در جشنواره بیست و چهارم حاتمیکیا در حالی سیمرغ بلورین بهترین فیلم را برای «بهنام پدر» گرفت که فرهادی با چهارشنبه سوری سیمرغ کارگردانی را گرفت.
بهنام پدر و چهارشنبهسوری، فیلمهای مهمی در کارنامه سازندگانشان بودند. انتقادها با به نام پدر به سینمای حاتمیکیا شدت گرفت و از چهارشنبهسوری بود که صحبت از پدیده ای به نام فرهادی جدی شد. امسال در تقارنی جالب توجه، «جدایی نادر از سیمین» و «گزارش یک جشن» همزمان به نمایش درآمدند؛ فیلمهایی که فراز و فرود سازندگانشان را نمایان کردند؛ اینکه حاتمیکیا چقدر از روزهای اوجش فاصله گرفته و فرهادی چگونه دوران طلایی فیلمسازیاش را سپری میکند.